کمالو مجید
پدرم ....... عزیزترین گوهر زندگانیم....هستی بخش من بعداز خدا....خیلی سخت می توانم لبخندهایت را فراموش کنم....خیلی سخت می توانم قدمی بردارم....خیلی سخت می توانم فکر بکنم..
پدرم .. چطوری باور کنم که نخواهم تورا تا لحظه دیدار دید !!!
پدرم.. چه راحت و آرام رفتی
پدرم .. میدانم که روحت شاد و تنت آسوده در خاک است.. میدانم که زندگی جدیدی را آغاز نمودی ولی واقعا نبودت سخت است..واقعا سخت میگذرد..
پدرم.. همه بیتابند قطعا میدانی ولی سرزنشمان نکن چون حضورت را دیگر در این وادی نداریم..
اگر اعتقاد نداشتم به حضورت در دنیای دیگر و ملاقات با تو در روز محشر.. نمی توانستیم تحمل کنیم
سایه ای بود و پناهی بود و نیست _ شانه ام را تکیه گاهی بود و نیست
سخت دلتنگم , کسی چون من مباد _ سوگ,حتی قسمت دشمن مباد
گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر _ "هست" ناگه "نیست" گردد در نظر
باورم شد, این من ناباورم _ روی دوش خویش اورا می برم !!
می برم اورا که آورده مرا _ پاس ایامی که پرورده مرا